شکست موقت می تواند کلید رشد و موفقیت باشد.
هرکسی که فرزندان کوچک در زندگی خود داشته باشد ، تلاش تلاش برای توضیح این را دارد که همه اشتباه می کنند. ما با گفتن این ذهن های جوان و قابل تصور که اشتباهات طبیعی است ، تا آنجا که می توانیم توضیح می دهیم. آنها طبیعی هستند و به ما کمک می کنند تا یاد بگیریم و رشد کنیم. اما چرا ، آیا ما خیلی سریع می خواهیم به خود بپردازیم و خودمان را برای هرگونه سوء استفاده از خود تحمیل شده که با آن روبرو می شویم ، مورد توجه قرار دهیم؟شاید احساس کنیم خیلی پیر شده ایم که در زندگی شخصی و حرفه ای خود چنین اشتباهاتی انجام دهیم. یا شاید ما به سادگی تمرین آنچه را که موعظه می کنیم بسیار دشوار است. به هر دلیلی ، هرگز دیر نیست که به خود یادآوری کنیم که وقتی یک درب بسته می شود ، دیگری باز می شود - حتی اگر ما کسانی باشیم که باید درب جدید خود را باز کنیم.
اشتباهات شما بیش از هر کتاب درسی به شما آموزش می دهد ، زیرا بیشتر از آن است که ما باید آنچه را که مطالعه کرده ایم را تجربه کنیم تا بتوانیم از آن ارزش کسب کنیم. به عنوان مثال ، شما ممکن است ماهها صرف مطالعه بازاریابی دیجیتال در یک کلاس فقط برای اولین بار در نقش بازاریابی داشته باشید و بدانید که هیچ ایده ای ندارید که انجام می دهید. شما تماشا کرده اید که یک مربی به شما نشان می دهد که چگونه می توانید همه کارها را از سازماندهی یک کمپین قطره ای گرفته تا هدف قرار دادن مخاطبان مناسب برای کمپین های PPC خود انجام دهید ، اما این بدان معنی نیست که می توانید به طور تخصصی هر آچار پرتاب شده در آثار را انجام دهید. شما باید در هر نقش حرفه ای اشتباه کنید ، همانطور که در زندگی شخصی خود هستید.
اشتباهات طبیعت انسانی است. به جای اینکه L را به قلب خود بکشید ، با تبدیل آن اشتباهات به فرصت ها ، به جلو بروید.
بپذیرید و بپذیرید
اگر تا به حال یک رئیس یا همکار کاری داشته اید که وقتی اشتباه کرده بود اعتراف کرده است و در عوض تصمیم به تغییر سرزنش گرفتید ، می دانید که وقتی مردم نمی توانند به اشتباهات خود بپردازند ، چقدر ناامید کننده است. آن شخص نباشنه تنها رشد احتمالی را رد می کنید ، بلکه به اطرافیان نیز آسیب می رسانید و به طور بالقوه یک محیط سمی ایجاد می کنید.
قبل از اینکه بتوانید از اشتباه خود یاد بگیرید ، چه شخصی یا حرفه ای باشد ، باید اشتباه گفته شده را تصدیق کنید و آن را بپذیرید. وقتی جوان تر بودید ، آیا درس سازهای موسیقی گرفتید؟آیا ورزش کرده اید یا سرگرمی دارید؟مگر اینکه شما یک کودک بدبخت باشید (و حتی بدجنس ها اشتباه می کنند ، به خاطر شما) ، یک کلید را در اینجا و آنجا به هم ریختید یا یک یا دو هدف را از دست دادید. این خانم ها به نفس شما بازدیده بودند ، اما این بدان معنا نیست که شما با تمرین و قوام بهبود نمی یابید. در واقع ، این از طریق آن دسته از گلهایی بود که شما فهمیدید ، "سلام ، این کار نکرد."
هنگامی که شما قادر به پذیرش و پذیرش اشتباهات خود هستید ، می توانید به جلو بروید.
از خود بپرسید چه اشتباهی رخ داده است
بله ، اعتراف به شکست دشوار است ، اما اگر می توانید آن پذیرش را انجام دهید ، می توانید آنچه را که بعد می آید انجام دهید: از خودتان سؤالات سخت را بپرسید. دقیقاً چه اشتباهی رخ داد؟چرا اشتباه شد؟من از این چه آموختم؟و در آخر ، چگونه می توانم از این کار جلوگیری کنم؟
یک قلم و مقداری کاغذ را شلاق بزنید و همه را به پایین بکشید. هیچ کس از شما نمی خواهد پایان نامه ای بنویسید که چرا کمپین تأثیرگذار اخیر شما از تخلیه پایین رفت یا اینکه چرا معامله املاک و مستغلات چند میلیون دلاری شما در آخرین لحظه از هم جدا شد. اما ، دقیقاً مانند نحوه نوشتن لیست های انجام کارها ، بنابراین می توانیم به وضوح ببینیم که آن روز چه چیزی برای ما ذخیره شده است ، نوشتن این مرحله از تمرین ضروری است.
غالباً ، دیدن چیزها به صورت کتبی به ما کمک می کند تا پردازش و درک کنیم که چه اتفاقی افتاده است. داشتن آن به صورت کتبی حتی ممکن است به شما کمک کند که دوباره از همان اشتباه خودداری کنید ، به خصوص اگر مراحل منتهی به خطا پیچیده باشد.
این که آیا شما سؤالات را لیست کرده و به آنها پاسخ می دهید ، یا تصمیم می گیرید یک نمودار ایجاد کنید که به شما در درک بهتر نقاط ضعف کمک می کند ، کامل و دقیق باشید. شما فقط ممکن است در آینده نزدیک به شخص دیگری در موقعیت خود کمک کنید ، و داشتن همه این موارد احتمال این اشتباه را که دوباره و دوباره تکرار می شود ، کاهش می دهد.
محیط خود را ارزیابی کنید
آیا شما در یک محیط امن کار می کنید که امکان بحث و گفتگو در مورد خرابی ها را فراهم می کند؟اگر در نقش رهبری هستید ، باید محیطی را که شما و اعضای تیم خود در آن کار می کنید ارزیابی کنید و هر زمینه نگرانی را مشخص کنید. اگر کسانی که در زیر شما کار می کنند ، نمی توانند آن مکالمات مهم در مورد کاستی ها را داشته باشند ، شما فقط نارضایتی و ترس ایجاد خواهید کرد. اگر در نقش رهبری نیستید ، ممکن است برای بحث در مورد نگرانی های خود نیاز به جلسه ای با مافوق داشته باشید. به هر صورت ، خواه رهبر باشید یا شخص دیگری ، شما نمی توانید تنها کسی باشید که می فهمد چه اشتباهی رخ داده است.
همه باید در همان صفحه باشند تا هر جلسات طوفان مغزی در آینده جزئیات لازم را برای مشخص کردن حرکت بعدی داشته باشد. همراه با همکاران خود می توانید حقایق را ارزیابی کرده و داده های مهم را جمع آوری کنید. تمام تلاش خود را بکنید تا خنثی بمانید ، حتی اگر هنوز هم در مورد آنچه اشتباه پیش آمده است ، در داخل مجدداً مجدداً مورد توجه قرار می گیرید. برای اینکه گذشته را تکرار نکنید ، باید همین حالا عینی باشید.
برنامه خود را توسعه دهید
WillPower به تنهایی ممکن است شما را از گرفتن میانبرها در آینده جلوگیری نکند ، بنابراین حتماً طرحی را تهیه کنید که براساس آنچه آموخته اید برای شما مفید باشد. انجام این کار تکرار اشتباهاتی را که می تواند به یک فاجعه دیگر منجر شود ، برای شما سخت تر می کند و داشتن یک برنامه در محل به شما کمک می کند تا حد ممکن در مسیر خود باشید.
بعضی اوقات بزرگترین اشتباهات ما نتیجه چندین اشتباه کوچک بود که منجر به پیشرفت غیرقابل پیش بینی شد. در برنامه خود مفصل باشید ، اما مطمئن باشید که این طرح انعطاف پذیر است ، زیرا بعید است که دقیقاً همان عوامل در آینده وجود داشته باشد. این که آیا از یک همکار می خواهید شریک پاسخگویی شما باشد یا تصمیم بگیرید که خود را پاسخگو باشید ، بسیار مهم است که شما به برنامه گفتاری متعهد و متمرکز بمانید.
نکته اصلی در اینجا این است که وقتی اشتباه می کنید ، خود را خیلی سخت بزنید. در عوض ، روی انعطاف پذیر و سازگار کار کنید. هر اشتباه یک فرصت یادگیری است ، مهم نیست که چقدر بزرگ یا کوچک باشد و حتی موفق ترین مدیر عاملان دارای موانع و مشکلات پیچیده ای برای غلبه بر آنها بودند. بنابراین از خود بیاموزید ، از دیگران بیاموزید و با دانش و تجربه به دست آمده به جلو بروید.
انتخاب ویراستاران کارآفرین
این دوستان از یک استراتژی کم ارزش برای اجرای یک فشار جانبی Charcuterie استفاده می کنند که در ماه دسامبر حداقل 80،000 دلار درآمد دارد