مقدمه

  • 2021-12-30

مخدوش کننده تحریف ارتباط بین قرار گرفتن در معرض و نتیجه ای است که وقتی گروه های مطالعه با توجه به سایر عوامل مؤثر بر نتیجه متفاوت می شوند. برخلاف تعصب انتخاب و اطلاعات ، که می تواند توسط محقق یا افراد توسط افراد معرفی شود ، مخدوش نوعی تعصب است که می تواند در تجزیه و تحلیل برای آن تنظیم شود ، مشروط بر اینکه محققان اطلاعاتی در مورد وضعیت موضوعات مطالعه با توجه به گیج کننده بالقوه داشته باشندعوامل.

اصلاح اثر از مخدوش متمایز است. این اتفاق می افتد که میزان تأثیر قرار گرفتن در معرض اولیه بر روی نتیجه (یعنی ارتباط) بسته به سطح متغیر سوم متفاوت باشد.

اهداف یادگیری

پس از تکمیل این ماژول ، دانش آموز قادر خواهد بود:

  1. سه ویژگی اصلی یک فرد متخلف را توضیح دهید
  2. گیج کننده را تعریف و شناسایی کنید
  3. سه راه برای کنترل مخدوش در مرحله طراحی یک مطالعه و شناسایی نقاط قوت و ضعف هر رویکرد را مشخص کنید
  4. روشهای کنترل مخدوش را در مرحله تجزیه و تحلیل یک مطالعه توصیف کنید
  5. اقدامات خاص و نفتی و خاص از ارتباط را توضیح داده و محاسبه و محاسبه کنید
  6. اقدامات خام و تنظیم شده ارتباط را برای شناسایی اینکه آیا مخدوش وجود دارد مقایسه کنید و جهت و بزرگی مخدوش را مشخص کنید
  7. گیج کننده باقیمانده را توصیف کنید و منابع ممکن را شناسایی کنید
  8. نمونه ای از اصلاح اثر را تعریف و ارائه دهید

چه چیزی گیج کننده است؟

مخدوش کننده یک اعوجاج (عدم دقت) در اندازه گیری تخمین زده شده از ارتباط است که هنگامی که قرار گرفتن در معرض اصلی علاقه با برخی از فاکتورهای دیگر که با نتیجه همراه است مخلوط می شود. در نمودار زیر ، هدف اصلی تعیین قدرت ارتباط بین عدم تحرک جسمی و بیماری های قلبی است. سن یک عامل مخدوش است زیرا با قرار گرفتن در معرض همراه است (به این معنی که افراد مسن بیشتر غیرفعال هستند) ، و همچنین با نتیجه همراه است (زیرا افراد مسن در معرض خطر ابتلا به بیماری های قلبی بیشتر هستند).

When examining the association between physical activity and heart disease, age is a potential confounding factor because heart disease is increasingly common as one ages, and physical activity tends to decline with age.

برای ایجاد مخدوش ، فاکتور بیرونی باید با قرار گرفتن در معرض اصلی علاقه و نتیجه بیماری مورد علاقه همراه باشد. به عنوان مثال ، افرادی که از نظر جسمی فعال هستند ممکن است مایعات بیشتری بنوشند (به عنوان مثال ، نوشیدنی های آب و ورزشی) نسبت به افراد غیرفعال ، اما نوشیدن مایعات بیشتر هیچ تاثیری در خطر ابتلا به بیماری قلبی ندارد ، بنابراین مصرف مایعات استنهیک عامل گیج کننده در اینجا.

Fluid intake may be associated with physical activity, but it does not affect risk of heart disease.

یا اگر توزیع سنی در گروه های قرار گرفتن در معرض مشابه مشابه باشد ، سن باعث سردرگمی نخواهد شد.

تصحیح درک ما از گیج کننده

روتمن و دیگران از یک مطالعه توسط استارک و مانتل برای نشان دادن ویژگی های اصلی مخدوش استفاده می کنند. این نویسندگان ارتباط بین ترتیب تولد و خطر سندرم داون را بررسی کردند. نمودار اول به سمت راست ، روند روشنی را در جهت افزایش شیوع سندرم داون با افزایش نظم تولد یا ارتباط بین افزایش ترتیب تولد و خطر ابتلا به سندرم داون نشان می دهد.

Bar graph showing that the frequency of Down syndrome increases with birth order, that is the risk is lowest in first born children and rises progressively with each successive child that a mother has.

به نظر می رسد که یک کودک 5 متولد تقریباً 4 برابر افزایش خطر متولد شدن با سندرم داون است. نتایج مانند این ما را نیز دعوت می کند تا در مورد مکانیسم هایی که این اتفاق رخ داده است فکر کنیم. چرا ممکن است ترتیب تولد خطر بیشتری از سندرم داون ایجاد کند؟به خاطر داشته باشید که این تجزیه و تحلیل علاوه بر نظم تولد ، "عوامل خطر" دیگری را در نظر نمی گیرد.

با این حال ، همچنین در نظر بگیرید که نظمی که در آن فرزندان زن به دنیا می آیند نیز در زمان تولد فرزندش با سن وی در ارتباط است. هنگامی که استارک و مانتل رابطه سن مادر در بدو تولد و خطر ابتلا به سندرم داون را مورد بررسی قرار دادند ، آنها رابطه را در نمودار نوار زیر مشاهده کردند. این نشان می دهد که رابطه ای جالب تر بین سن مادر در بدو تولد و خطر کودک از متولد شدن با سندرم داون نشان می دهد.

Downs-1.jpg

بدیهی است ، زنانی که فرزند پنجم خود را به دنیا می آورند ، به طور متوسط ، بزرگتر از زنانی هستند که فرزند اول خود را به دنیا می آورند. به عبارت دیگر ، ترتیب تولد کودکان هنگام تولد کودک با سن مادر مخلوط می شود. همبستگی بین سن مادر و شیوع سندرم داون بسیار قوی تر از همبستگی با ترتیب تولد است و زنی که فرزند 5 خود را دارد به وضوح بزرگتر از زمان تولد فرزندان قبلی خود است. با توجه به این ، رابطه بین ترتیب تولد و شیوع سندرم داون با افزایش سن اشتباه گرفته می شود. به عبارت دیگر ، ارتباط بین ترتیب تولد و سندرم داون از اثر مخدوش سن مادر اغراق می شود.

اما آیا مکالمه نیز صادق است؟آیا اثر سن مادر با دستور تولد اشتباه گرفته می شود؟این امکان پذیر است ، اما تنها در صورتی که سفارش تولد واقعاً تأثیر مستقلی بر احتمال سندرم داون داشته باشد ، یعنی تأثیر مستقل از این واقعیت که ترتیب تولد با سن مادر مرتبط است. روتمن خاطرنشان می کند که یک راه خوب برای مرتب کردن این موضوع ، نگاه کردن به هر دو اثر به طور همزمان ، مانند نمودار زیر است.

به یک معنا ، این نمودار روابط را با طبقه بندی شیوع سندرم داون به ترتیب تولد و سن مادر نشان می دهد. اگر کسی به چگونگی تغییر شیوع در هر گروه سنی خاص مادر که از یک طرف به سمت دیگر تغییر می کند ، توجه کند ، مشخص است که افزایش ترتیب تولد با شیوع سندرم داون ارتباط ندارد. به عبارت دیگر ، اگر کسی "سن مادر را کنترل کند" ، هیچ مدرکی مبنی بر اینکه ترتیب تولد تأثیر دارد ، وجود ندارد. از طرف دیگر ، اگر اکنون با نگاه از جلو به عقب در یک ترتیب تولد ، تغییرات شیوع موجود در هر یک از گروه های سفارش تولد را بررسی کند ، به وضوح افزایش قابل توجهی در شیوع وجود دارد زیرا سن مادر در هر پنج سطح از ترتیب تولد افزایش می یابدوادبه عبارت دیگر ، حتی پس از در نظر گرفتن ترتیب تولد (یعنی کنترل ترتیب تولد) ارتباط قوی با سن مادران همچنان ادامه دارد.

بر اساس این تجزیه و تحلیل می توان نتیجه گرفت که ارتباط بین ترتیب تولد و سندرم داون با افزایش سن اشتباه گرفته شده است. گروه های مختلف هنگام تولد توزیع سنی متفاوتی داشتند و سن مادر به وضوح با شیوع سندرم داون همراه است. در نتیجه ، ارتباط ظاهری بین ترتیب تولد و سندرم داون که در شکل اول دیده می شد کاملاً به دلیل اثر مخدوش سن بود. از طرف دیگر ، ارتباط بین سن مادر و سندرم داون با دستور تولد اشتباه گرفته نشده است ، زیرا ترتیب تولد هیچ تاثیری در شیوع سندرم داون ندارد و ارتباط بین سن و پایین با اختلاف در ترتیب تولد تحریف نشده است.

پرده برداری از پیچیدگی مشکلات سلامتی

بیشتر مشکلات بهداشتی دارای عوامل تعیین کننده زیادی هستند ("عوامل خطر") ، بنابراین جای تعجب ندارد که پتانسیل زیادی برای مخدوش وجود دارد. در حالی که این می تواند مانعی برای آزمایش یک فرضیه خاص باشد ، اما فرصتی برای تفکیک بسیاری از عوامل تعیین کننده و تعریف اهمیت نسبی آنها است.

در "اپیدمیولوژی - مقدمه" کن روتمن در مورد این پیچیدگی موارد زیر را می گوید:

"فرآیند تحقیقاتی یادگیری و کنترل گیج کننده را می توان به عنوان قدم زدن در پیچ و خم به سمت یک هدف مرکزی در نظر گرفت. مسیر از طریق پیچ و خم در نهایت به دانشمند اجازه می دهد تا به سطوحی نفوذ کند که متوالی به هدف نزدیک تر می شوند: در [مثالی از سن مادر و سندرم داون] روابط ظاهری بین سندرم داون و ترتیب تولد را می توان کاملاً با تأثیر سن مادر توضیح داد، اما این تأثیر به نوبه خود در نهایت با عوامل دیگری که هنوز شناسایی نشده اند توضیح داده می شود. گیج‌کننده‌ها پشت سر گذاشته می‌شوند، ما به تدریج به درک علّی عمیق‌تری از زیست‌شناسی زیربنایی نزدیک می‌شویم. با این حال، برخلاف یک پیچ و خم، این سفر به سمت درک بیولوژیکی نقطه پایانی روشنی ندارد، به این معنا که همیشه جایی برای درک زیست‌شناسی در یک موضوع وجود دارد. راه عمیق تر."

شرایط لازم برای سردرگمی

سه حالت وجود دارد که باید برای ایجاد سردرگمی وجود داشته باشد:

  1. عامل مخدوش کننده باید هم با عامل خطر مورد علاقه و هم با نتیجه مرتبط باشد.
  2. عامل مداخله گر باید به طور نابرابر بین گروه های مورد مقایسه توزیع شود.
  3. مخدوش کننده نمی تواند یک گام واسطه ای در مسیر علّی از قرار گرفتن در معرض علاقه به نتیجه مورد علاقه باشد.

به عنوان مثال، مشخص شده است که مصرف متوسط الکل با کاهش خطر بیماری عروق کرونر قلب مرتبط است و اعتقاد بر این است که یکی از مکانیسم هایی که الکل باعث کاهش خطر می شود این است که الکل سطح HDL خون را افزایش می دهد. کلسترول خوب."مشخص شده است که سطوح بالاتر HDL با کاهش خطر بیماری قلبی مرتبط است. در نتیجه اعتقاد بر این است که مصرف متوسط الکل باعث افزایش سطح HDL می شود و این به نوبه خود باعث کاهش بیماری عروق کرونر قلب می شود. در شرایطی مانند این، سطح HDL مخدوش کننده ارتباط بین الکل و بیماری قلبی نیست، زیرا بخشی از مکانیسمی است که توسط آن الکل این اثر مفید را ایجاد می کند. اگر افزایش HDL نتیجه مصرف الکل و بخشی از مکانیسمی است که به وسیله آن خطر ابتلا به بیماری قلبی را کاهش می دهد، در این صورت مخدوش کننده نیست.

A possible causal pathway in which alcohol consumption increases high density lipoproteins (HDL) and this, in turn, reduces the risk of heart disease

جای تعجب نیست که از آنجایی که بیشتر بیماری ها علل متعددی دارند (عوامل خطر)، عوامل مخدوش کننده بسیاری وجود دارد.

  • یک عامل مخدوش کننده می تواند عامل خطر دیگری برای این بیماری باشد. به عنوان مثال، در مطالعه کوهورت فرضی که ارتباط بین ورزش و بیماری قلبی را آزمایش می کند، سن یک عامل مخدوش کننده است زیرا یک عامل خطر برای بیماری قلبی است.
  • به همین ترتیب ، یک مخدوش نیز می تواند یک عامل پیشگیرانه برای این بیماری باشد. اگر آن دسته از افرادی که به طور مرتب ورزش می کردند ، احتمال ابتلا به آسپیرین را داشتند و آسپرین خطر ابتلا به بیماری های قلبی را کاهش می دهد ، در این صورت استفاده از آسپرین یک عامل مخدوش کننده است که تمایل به اغراق در فواید ورزش دارد.
  • یک مخدوش همچنین می تواند یک جانشین یا نشانگر برخی از علت های دیگر بیماری باشد. به عنوان مثال ، وضعیت اقتصادی اقتصادی ممکن است در این مثال بسیار گیج کننده باشد زیرا وضعیت اقتصادی اقتصادی پایین تر یک نشانگر برای مجموعه پیچیده ای از عوامل ضعیف است که به نظر می رسد خطر بیشتری از بیماری قلبی دارند.

در نتیجه ، ممکن است بسیاری از عوامل مخدوش کننده احتمالی وجود داشته باشد که می توانند بر یک ارتباط تأثیر بگذارند. به عنوان مثال ، در نگاه به ارتباط بین ورزش و بیماری های قلبی ، سایر مواد مخدر ممکن است شامل سن ، رژیم غذایی ، وضعیت سیگار کشیدن و انواع دیگر عوامل خطر باشد که ممکن است به طور ناهموار بین گروه هایی که مقایسه می شوند توزیع شود.

گذشته از عدم تحرک جسمی آنها ، افراد کم تحرک احتمالاً سیگار می کشند ، فشار خون بالا و دیابت دارند و رژیم های غذایی با چربی بالاتر مصرف می کنند. همه این عوامل تمایل به افزایش خطر بیماری عروق کرونر قلب دارند. از طرف دیگر ، افرادی که به طور مرتب به یک سالن ورزشی می روند (فعال) ممکن است بیشتر مرد باشند و شاید بیشتر احتمال دارد که سابقه خانوادگی بیماری قلبی داشته باشد ، یعنی عواملی که ممکن است خطر ابتلا به افراد فعال را افزایش دهد. در نتیجه ، ممکن است بسیاری از مواد مخدر وجود داشته باشد که می توانند برآورد ارتباط را در یک جهت یا جهت دیگر تحریف کنند.

سابقه خانوادگی بیماری قلبی

Toggle open/close quiz question

شناسایی مخدوش

  1. یک روش ساده و مستقیم برای تعیین اینکه آیا یک عامل خطر خاص باعث سردرگمی شده است ، مقایسه اندازه تخمین زده شده ارتباط قبل و بعد از تنظیم برای مخدوش است. به عبارت دیگر ، اندازه گیری ارتباط را قبل و بعد از تنظیم یک عامل مخدوش احتمالی محاسبه کنید. اگر تفاوت بین دو اقدام ارتباط 10 ٪ یا بیشتر باشد ، آنگاه مخدوش وجود داشت. اگر کمتر از 10 ٪ باشد ، در صورت وجود ، در صورت وجود ، کمی وجود داشت. نحوه انجام این کار با جزئیات بیشتر در زیر مورد بررسی قرار می گیرد.
  2. محققان دیگر تعیین می کنند که آیا یک متغیر مخدوش احتمالی با قرار گرفتن در معرض علاقه همراه است و آیا با نتیجه علاقه همراه است یا خیر. اگر رابطه بالینی معنی دار بین متغیر و عامل خطر و بین متغیر و نتیجه وجود داشته باشد (صرف نظر از اینکه این رابطه به اهمیت آماری برسد) ، متغیر به عنوان یک مخدوش در نظر گرفته می شود.
  3. هنوز سایر محققان آزمایش های رسمی فرضیه را انجام می دهند تا ارزیابی کنند که آیا متغیر با قرار گرفتن در معرض علاقه و با نتیجه همراه است.

اثرات مخدوش

  • ممکن است تمام یا بخشی از یک انجمن ظاهری را به خود اختصاص دهد.
  • ممکن است باعث بیش از حد ارتباط واقعی (مخدوش مثبت) یا دست کم گرفتن ارتباط (مخدوش منفی) شود.

با محاسبه درصد اختلاف بین اقدامات خام و تنظیم شده اثر ، می توان میزان مخدوش را اندازه گیری کرد. دو روش کمی متفاوت وجود دارد که محققان برای محاسبه این مورد از آن استفاده می کنند ، همانطور که در زیر نشان داده شده است.

اختلاف درصد با محاسبه تفاوت بین مقدار شروع و مقدار پایان و سپس تقسیم این مقدار توسط مقدار شروع محاسبه می شود. بسیاری از محققان اندازه گیری خام ارتباط را "ارزش شروع" می دانند.

  • روش مورد علاقه زیست شناسان

سایر محققان اندازه گیری تنظیم شده ارتباط را به عنوان ارزش شروع می دانند ، زیرا از اندازه گیری خام انجمن کمتر گیج می شود.

  • روش مورد علاقه اپیدمیولوژیست ها

در حالی که دو روش فوق کمی متفاوت است ، آنها به طور کلی نتایج مشابهی را تولید می کنند و یک روش معقول برای ارزیابی بزرگی از مخدوش ارائه می دهند. همچنین توجه داشته باشید که مخدوش کننده می تواند از نظر ارزش منفی یا مثبت باشد.

Toggle open/close quiz question

مخدوش باقیمانده ، گیج کننده با نشانه و علیت معکوس

مخدوش کننده باقیمانده

مخدوش باقیمانده اعوجاج است که پس از کنترل مخدوش در طراحی و/یا تجزیه و تحلیل یک مطالعه باقی می ماند. سه دلیل مخدوش باقیمانده وجود دارد:

  1. عوامل مخدوش اضافی وجود دارد که مورد توجه قرار نگرفتند ، یا هیچ تلاشی برای تنظیم آنها وجود نداشت ، زیرا داده های مربوط به این عوامل جمع آوری نشده است.
  2. کنترل گیج کننده به اندازه کافی سخت نبود. به عنوان مثال، مطالعه ارتباط بین فعالیت بدنی و سن ممکن است با الف) محدود کردن جمعیت مورد مطالعه به افراد بین 30 تا 80 سال یا ب) تطبیق افراد بر اساس سن در گروه‌های 20 ساله، گیج‌کننده‌های سنی را کنترل کند. در هر صورت ممکن است تفاوت‌های مداومی در سن در بین گروه‌های مورد مقایسه وجود داشته باشد. اگر حجم نمونه کوچک بود، ممکن است در یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده، تفاوت‌های باقیمانده در مخدوش‌سازی نیز رخ دهد. در یک تحلیل طبقه بندی شده یا در یک تحلیل رگرسیون ممکن است مخدوشگری باقیمانده وجود داشته باشد زیرا داده های مربوط به متغیر مداخله گر به اندازه کافی دقیق نبود، به عنوان مثال، سن به سادگی به عنوان "جوان" یا "پیر" طبقه بندی می شود.
  3. اشتباهات زیادی در طبقه بندی موضوعات با توجه به متغیرهای مخدوش کننده وجود داشت.

گیج کننده با نشانه

مخدوش کردن با اندیکاسیون نوع خاصی از مخدوش است که می تواند در مطالعات مشاهده ای (غیر تجربی) دارویی-اپیدمیولوژیک اثرات و عوارض جانبی داروها رخ دهد. این نوع آشفتگی از این واقعیت ناشی می شود که افرادی که برای آنها دارو تجویز می شود یا داروی خاصی مصرف می کنند، ذاتاً با افرادی که دارو را مصرف نمی کنند متفاوت هستند، زیرا آنها دارو را به دلیلی مصرف می کنند. در اصطلاح پزشکی، چنین افرادی یک "نشان" برای استفاده از دارو دارند. حتی اگر جمعیت مورد مطالعه از افراد مبتلا به همان بیماری، به عنوان مثال، آرتروز تشکیل شده باشد، ممکن است در شدت بیماری متفاوت باشند و بنابراین ممکن است در نیاز به دارو متفاوت باشند. Aschengrau و Seage مطالعاتی را در مورد ارتباط بین مصرف داروهای ضد افسردگی و ناباروری مثال می زنند. استفاده از داروهای ضد افسردگی ممکن است با افزایش خطر ناباروری همراه باشد. با این حال، افسردگی خود یک عامل خطر شناخته شده برای ناباروری است. در نتیجه، به نظر می رسد که بین داروهای ضد افسردگی و ناباروری ارتباط وجود داشته باشد. یکی از راه‌های مقابله با این موضوع، مطالعه ارتباط در افرادی است که درمان‌های متفاوتی را برای یک بیماری زمینه‌ای مشابه دریافت می‌کنند.

تغییری در این مورد ممکن است "مشغول کننده با منع مصرف" نامیده شود. به عنوان مثال، در مطالعه مورد-شاهدی توسط Perneger و Whelton که ارتباط بین مصرف داروهای ضد درد و نارسایی کلیه را بررسی می‌کرد، نویسندگان استفاده قبلی از مسکن را بین بیمارانی که دیالیز کلیه دریافت می‌کردند و افراد گروه کنترل بدون بیماری کلیوی شناخته شده مقایسه کردند. فرض کنید که به بیماران دیالیز توصیه شده بود که از مصرف آسپرین به دلیل اثرات آن بر لخته شدن خون خودداری کنند. ممکن است به آنها توصیه شده باشد که به جای آن استامینوفن (تیلنول) مصرف کنند. اگر گروه دیالیز شامل تعدادی از افرادی باشد که به مدت طولانی تحت دیالیز بوده اند، این امر منجر به کاهش فراوانی مصرف آسپرین و افزایش مصرف تیلنول در گروه مورد می شود. در نتیجه، ارتباط با آسپرین دست کم گرفته می شود، در حالی که ارتباط با تیلنول بیش از حد برآورد می شود.

علیت معکوس

علیت معکوس زمانی رخ می دهد که احتمال نتیجه به طور علّی با مواجهه مورد مطالعه مرتبط باشد. به عنوان مثال، توصیه‌های سازمان بهداشت جهانی برای تغذیه کودک شامل شیردهی به مدت دو سال یا بیشتر است، زیرا شواهد نشان می‌دهد کودکانی که با شیر مادر تغذیه می‌شوند خطر ابتلا به عوامل عفونی را کاهش می‌دهند و احتمال مرگ کمتری دارند. با این حال، برخی از مطالعات نگرانی های متناقضی ایجاد کرده اند. یک احتمال این است که در جوامعی که منابع بسیار ضعیفی دارند، کودکانی که بیشترین خطر را دارند و شاید کمترین دسترسی را به سایر منابع غذایی داشته باشند، احتمال بیشتری دارد که حداقل برای دو سال از شیر مادر تغذیه شوند. مقایسه رشد و تکامل بین این کودکان و کودکان دارای مزیت بیشتر احتمالاً پیشرفت کمتری را در گروه تغذیه با شیر مادر پیدا می کند.(نگاه کنید به "انجمن تغذیه با شیر مادر و رشد کوتاه‌قد در کودکان نوپا پرو: نمونه‌ای از علیت معکوس" اثر Marquis GS و همکاران: مجله بین‌المللی اپیدمیولوژی 1997؛ 26: 349-356.

مطالعه مورد-شاهدی توسط Perneger و Whelton نیز ممکن است تحت تأثیر علیت معکوس قرار گرفته باشد. دیابت یکی از علل اصلی نارسایی کلیه در ایالات متحده است و دیابت مزمن با تعدادی دیگر از مشکلات سلامتی مانند بیماری های قلبی عروقی و عفونت ها مرتبط است که می تواند منجر به استفاده بیشتر از مسکن ها شود. اگر چنین است، بیماران دیالیز که نارسایی کلیه ناشی از دیابت بوده اند، ممکن است به دلیل دیابت، داروهای مسکن بیشتری مصرف کرده باشند. با این وجود، به نظر می رسد که استفاده از مسکن با افزایش خطر نارسایی کلیوی به جای بالعکس همراه است.

Diabetes can increase the risk of infection, need for surgery, vascular diseases and renal failure. These, in turn, may lead to increased use of analgesics. As a result, it may appear that the use of analgesics is associated with an increased risk of renal failure.

کنترل مداخله گر در طراحی مطالعه

محدودیت

یکی از شرایط لازم برای ایجاد مخدوش این است که عامل مخدوش باید به صورت نابرابر در بین گروه هایی که مقایسه می شوند توزیع شود. در نتیجه ، یکی از راهکارهای به کار رفته برای جلوگیری از مخدوش ، محدود کردن پذیرش در مطالعه به گروهی از افراد است که دارای سطح یکسانی از عوامل مخدوش هستند. به عنوان مثال ، در مطالعه فرضی که به ارتباط بین فعالیت بدنی و بیماری های قلبی می پردازد ، فرض کنید سن و جنس تنها دو نفر از نگرانی ها بودند. در این صورت ، با اطمینان از اینکه همه افراد در سنین 40-50 سال بودند ، می توان از این عوامل جلوگیری کرد. این اطمینان حاصل می کند که توزیع سنی در گروه های مقایسه شده مشابه است ، به طوری که مخدوش به حداقل می رسد.

این رویکرد برای کنترل مخدوش ساده و مؤثر است ، اما محدودیت های مختلفی دارد:

  • این تعداد افراد واجد شرایط را کاهش می دهد (ممکن است مشکل اندازه نمونه ایجاد کند).
  • اگر به اندازه کافی محدود نباشید ، مخدوش باقیمانده می تواند رخ دهد. به عنوان مثال ، در مطالعه ورزش و بیماری های قلبی ، محققان ممکن است این مطالعه را برای مردان 40-65 ساله محدود کرده اند. با این حال ، خطر مربوط به سن بیماری قلبی هنوز هم در این محدوده و همچنین سطح فعالیت بدنی متفاوت است.
  • شما نمی توانید اثرات عواملی را که برای آنها محدود شده اند ارزیابی کنید. به عنوان مثال ، اگر این مطالعه محدود به مردان 45-50 ساله باشد ، شما نمی توانید از این مطالعه برای بررسی اثرات جنسیت یا سن استفاده کنید (زیرا این عوامل در نمونه شما متفاوت نیست).
  • محدودیت محدودیت پذیری را محدود می کند. به عنوان مثال ، اگر مطالعه را به مردان محدود کنید ، ممکن است نتوانید یافته ها را به زنان تعمیم دهید.

تطابق

به جای محدودیت ، می توان اطمینان حاصل کرد که گروه های مطالعه با توجه به تطبیق دو گروه مقایسه ، با توجه به مخدوشان احتمالی مانند سن و جنسیت متفاوت نیستند. به عنوان مثال ، برای هرفعالمرد بین 40-50 سالگی ، ما می توانیم پیدا کنیم و ثبت نام کنیمغیر فعالE مرد بین 40-50 سال. به این ترتیب ، گروههایی که ما در مقایسه با آنها مقایسه می کنیم ، می توانند با توجه به این عوامل به صورت مصنوعی مشابه شوند ، بنابراین آنها نمی توانند رابطه را گیج کنند. این روش در واقع به محققان نیاز دارد تا در هر دو مرحله طراحی و تجزیه و تحلیل مطالعه ، مخدوش را کنترل کنند ، زیرا تجزیه و تحلیل گروه های مطالعه همسان با مطالعات بی نظیر متفاوت است. مانند محدودیت ، این رویکرد ساده است و می تواند مؤثر باشد. با این حال ، این مضرات زیر را دارد:

  • ممکن است وقت گیر و پرهزینه باشد.
  • حجم نمونه را محدود می کند.
  • شما نمی توانید تأثیر عواملی را که با آنها مطابقت داده اید ارزیابی کنید.

با این وجود، تطبیق در شرایط زیر مفید است:

  • زمانی که فرد نیاز به کنترل متغیرهای پیچیده و چند وجهی دارد (مانند وراثت، عوامل محیطی)
  • هنگام انجام یک مطالعه مورد-شاهدی که در آن کنترل‌های احتمالی زیادی وجود دارد، اما تعداد موارد کمتری وجود دارد (به عنوان مثال، مطابقت 4:1 در مطالعه بررسی ارتباط بین DES و سرطان واژن)

تصادفی سازی در کارآزمایی های بالینی

شما قبلاً تصادفی‌سازی را در ماژول آنلاین کارآزمایی‌های بالینی مطالعه کرده‌اید. با توجه به بحث دقیق‌تر در این ماژول فعلی در مورد شرایط لازم برای رخ دادن مخدوش‌سازی، باید واضح باشد که چرا تصادفی‌سازی روش قدرتمندی برای کنترل جلوگیری از سردرگمی است. اگر تعداد زیادی از آزمودنی‌ها با روش تصادفی به گروه‌های درمانی تخصیص داده شوند که شانس برابری برای حضور در هر گروه درمانی می‌دهد، احتمالاً این گروه‌ها توزیع‌های مشابهی از سن، جنسیت، رفتارها و تقریباً تمام موارد شناخته شده دیگر خواهند داشت. و عوامل مخدوش کننده احتمالی هنوز ناشناخته است. علاوه بر این، محققین می‌توانند با مقایسه ویژگی‌های پایه آن‌ها متوجه شوند که آیا تصادفی‌سازی با موفقیت در بین گروه‌ها قابل مقایسه است یا خیر.

کنترل مخدوش در تجزیه و تحلیل - تحلیل طبقه ای

یکی از راه‌های شناسایی مداخله‌گر، بررسی ارتباط اولیه علاقه در سطوح مختلف یک عامل مخدوش‌کننده بالقوه است. جداول کناری زیر رابطه بین چاقی و بروز CVD را در افراد کمتر از 50 سال و در افراد 50 سال و بالاتر به طور جداگانه بررسی می کند.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.