روی مبل قرمز رنگ اتاقم در بوتیک هتل Modez در آرنهم، هلند، آی پد من روی صرافی بیت کوین Bitstamp. net قرار دارد و ارزش ارز دیجیتال لحظه به لحظه در حال کاهش است. در وعده صبحانه یک بیت کوین بیش از 400 دلار ارزش داشت، اما ارزش آن در 30 دقیقه گذشته کاهش یافته و اکنون به 383 دلار رسیده است. میدونم دارم دمش میکنم
وقتی قیمت یک بیت کوین 10 دلار دیگر کاهش می یابد، من حاضر نیستم ضرر بیشتری را به خطر بیندازم. شکمم در حال غرق شدن است، برای پرداخت صورت حساب به پذیرش می روم. بعداً معلوم شد که نرخ ارز من نزدیک به پایین ترین سطح روز بوده است، و من احساس می کنم که یک آدم مکنده هستم.
برای اکثریت قریب به اتفاق دارندگان بیت کوین – و میلیاردها نفری که حتی در مورد ارز دیجیتال نشنیده اند – چنین نوساناتی ممکن است مشکل بزرگی به نظر نرسد. اما برای من، نشستن در هتل مدز، بسیار واقعی بود: متعهد بودم برای یک اتاق با قیمت یورو، با بیت کوین هزینه کنم. همانطور که منتظر بودم و صرافی علیه من کار می کرد، صورت حسابم به طور فزاینده ای گران شده بود.
تعداد مشاغل در آرنهم که بیت کوین می گیرند
چنین وضعیتی در دنیای بی ثبات ارزهای رمزپایه وجود دارد - جایی که مقررات مفهومی دور است و نوسانات بزرگ بازار امری عادی است. از آنجایی که ردیابی آن سخت است، بیت کوین به ارز رایج برای مجرمان تبدیل شده است، اما لیست شرکت های قانونی که آن را به عنوان پرداخت می پذیرند – یا برنامه ریزی می کنند – در حال رشد است و شامل خرده فروشان Overstock و Newegg و سایت اصلی مسافرتی Expedia و دیگران می شود. خانه ها با بیت کوین خریداری شده اند که به شدت بر رمزنگاری و یک سیستم دفتر کل عمومی به نام بلاک چین متکی است. بنابراین یک سفر امیدوار به فضا دارد.
تعداد فزاینده‌ای از مردم گزارش می‌دهند یا پیش‌بینی می‌کنند که تراکنش‌ها در بیت‌کوین انجام شود، و طرفداران پتانسیل زیادی در ارز برای کاهش هزینه تراکنش پرداخت‌ها و در عین حال افزایش امنیت آنها مشاهده می‌کنند. اما برای اینکه بیت‌کوین به‌عنوان یک ارز کاربردی بقای خود را حفظ کند، باید به‌طور گسترده‌ای مورد پذیرش قرار گیرد و مانند پول نقد و کارت‌های اعتباری امروزی مفید باشد. خرده فروشان به دلیلی برای پذیرش آن نیاز دارند - شاید به دلیل هزینه های پایین تر - و مصرف کنندگان باید متقاعد شوند که این کار مشکلی بیش از پرداخت با روش های معمولی ندارد. آیا بیت کوین می تواند آن آزمون را پشت سر بگذارد؟
برای فهمیدن این موضوع، به آرنهم آمده بودم، مکانی که یکی از بالاترین تمرکز بازرگانانی است که بیت کوین را در هر جای دنیا می پذیرند. آزمایش من: آیا یک روزنامه‌نگار می‌تواند یک فرار آخر هفته را برنامه‌ریزی کند که هزینه آن را به طور کامل با بیت‌کوین بپردازد؟علاوه بر این، آیا او نه تنها می‌توانست زنده بماند، بلکه شاید حتی از خود لذت ببرد؟
بیت کوین به ارز رایج برای مجرمان تبدیل شده است، اما لیست شرکت های قانونی که آن را برای پرداخت می پذیرند در حال افزایش است.
دوستی آرنهم با بیت کوین ارتباط زیادی با پاتریک ون در میجد، 36 ساله ساکن این شهر 150000 نفری واقع در رود راین دارد. Van der Meijde چند سال پیش در مورد بیت کوین شنید. با یافتن این مفهوم از نظر فکری جالب، و تصور اینکه سیستم بانکداری سنتی می‌تواند از رقابت استفاده کند، تصمیم گرفت مقداری بخرد. همانطور که حافظه پنهان او بزرگ شد، متوجه شد که اگر نتواند از آن برای خرید چیزها استفاده کند، چندان مفید نیست. بنابراین، با دو شریک، او یک سیستم پرداخت را راه‌اندازی کرد که فروشندگان محلی می‌توانستند روی تلفن‌هایشان یا هر دستگاه متصل دیگری مانند لپ‌تاپ یا تبلت اجرا کنند و به مالکان اجازه می‌داد بیت‌کوین را بپذیرند اما به یورو پرداخت کنند. Van der Meijde اکنون 45 کسب و کار را متقاعد کرده است که بیت کوین را بپذیرند، از جمله یک هتل و یک فروشگاه عمده مواد غذایی.
مرحله اول: خرید بلیط هواپیما اگرچه با بیت کوین، پیدایش، زیربنای فنی و بحث هایش آشنا بودم، اما در واقع صاحب هیچ یک از پول ها نبودم. بنابراین هشت روز قبل از اینکه به آرنهم سفر کنم، یک حساب کاربری در یک استارت آپ مستقر در بوستون به نام Circle باز کردم که به من اجازه می داد بیت کوین را با کارت اعتباری بخرم.
در مرحله بعد، وارد CheapAir. com شدم، یکی از معدود شرکت هایی که به شما امکان رزرو پرواز با استفاده از بیت کوین را می دهد، و بلیطی برای پرواز KLM به آمستردام از مونیخ خریداری کردم. در صفحه پرداخت، گزینه نمایش یک آدرس بیت کوین - رشته ای از حروف و اعداد 25 تا 34 کاراکتری - را انتخاب کردم که می توانم پرداخت خود را به آن ارسال کنم. سپس دوباره وارد Circle شدم تا بیت کوین کافی برای پوشش بلیط بخرم، اما تراکنش بلافاصله رد شد. پس از تماس با بانکم برای توضیح اینکه این اتهام واقعا تقلبی نیست، دوباره تلاش کردم. این بار 450 دلار بیت کوین خریدم، با خیال راحت در محدوده کارت اعتباری 500 دلاری Circle در هفته. معامله بلافاصله انجام شد.
با افتخار به اینکه بخشی از آینده هستم، به صفحه پرداخت‌های Circle رفتم، آدرس بیت‌کوین را از CheapAir وارد کردم و 450 دلار را که به‌عنوان هزینه بلیط من درج شده بود، کلید زدم. تقریباً فوراً وب‌سایت CheapAir به‌روزرسانی شد - تا به من بگوید مبلغ اشتباهی ارسال کرده‌ام. چی؟
آیا این یک کلاهبرداری بود؟من در چند مرحله از پرداخت اسکرین شات گرفته بودم، بنابراین یک پس از مرگ سریع انجام دادم و متوجه شدم که اشتباه مبتدی مرتکب شده ام: قیمت CheapAir به دلار و معادل بیت کوین ذکر شده بود، بنابراین من نیز پرداخت خود را از طریق وارد کرده بودم. دایره به دلار. به نظر کار شهودی بود - اما اشتباه بود. چه به دلیل نوسانات بیت کوین یا این واقعیت که مبادلات متعددی برای قیمت گذاری آن وجود دارد و به ندرت با هم مطابقت دارند، پرداختی که من ارسال کرده بودم تقریباً 1. 60 دلار کوتاه بود.
شروع کردم به تماس گرفتنچارلی در دایره، گیج شده، پیشنهاد داد که این کار را انجام دهیم. جما در CheapAir مطمئن بود که ما می‌توانیم مشکل را حل کنیم، اما اصرار داشت: «فقط مدیر عامل ما به چیزهای بیت کوین دسترسی دارد.»
او به من گفت که منتظر بمانم تا مدیر عامل شرکت جف کلی در آن روز وارد شود - و او این کار را برای من انجام می دهد.
حدود یک ساعت بعد، ایمیلی برای تایید پروازم دریافت کردم."آیا من به شما پنج دلار بدهکارم یا چیزی؟"از جما پرسیدم وقتی با او تماس گرفتم. او گفت: «نگران نباش."صدور بلیط ساده تر بود."
استفاده از بیت کوین برای خریدهای روزمره دشوارتر از پرداخت با کارت اعتباری بود.
مرحله دوم: Bitshock بخشی از من انتظار داشت که آرنهم، حدود یک ساعت از آمستردام با قطار، مانند یک مرکز فناوری پیشرفته باشد. اما در عوض شبیه هر شهر معمولی اروپایی بود. این شهر دارای چند کلیسا، یک منطقه عابر پیاده مرکزی پر از مغازه و تعداد انگشت شماری آسیاب بادی هلندی عتیقه بود. پس از ورود به هتل مدز، جایی که صاحب حباب گفت من اولین مشتری هستم که به بیت کوین پرداخت می کنم (چیزی که در آخر هفته چند بار می شنیدم؛ در فروشگاه دوچرخه CycleNation، یک کارمند متحیر از من عکسی در دفتر ثبت نام گرفت. و آن را در توییتر پست کردم)، من با ون در میجد در یک بار به نام Stout ملاقات کردم تا با یک آبجو چت کنیم.
"با بیت کوین؟"وقتی زمان پرداخت فرا رسید، متصدی موی خاکستری گفت. او چهره ون در می‌ده را می‌شناخت، مانند سایرین در شهر: او را به‌عنوان «این مردی که واقعاً اهل بیت‌کوین است» یا به‌طور ساده‌تر، «آن مرد بیت‌کوین» نامیده می‌شود.
در هتل مدز من اولین مشتری بودم که به بیت کوین پرداخت کردم. در دوچرخه‌فروشی CycleNation، یک کارمند متحیر از من عکسی در دفتر ثبت نام گرفت و آن را در توییتر پست کرد.
پرداخت به خودی خود یکپارچه بود: متصدی بار یک کد QR را در تلفن خود گرفت، وان در میجد آن را با استفاده از یک برنامه کیف پول بیت کوین به نام Mycelium در تلفن خود اسکن کرد و پرداخت بلافاصله ثبت شد. بعداً این روند را تکرار کردیم زیرا من بیت کوین را مستقیماً به Van der Meijde منتقل کردم تا نوشیدنی هایم را پوشش دهم.
یک کودک مبهم در نوار ، در سن دانشگاه ، می خواست بداند که ما چه کاری انجام می دهیم."منظور شما این است که من می توانم با این کار نوشیدنی بخرم؟"بچه پرسید."بله ، البته" ، گفت: "ون der Meijde. او تا به حال انجیلی ، او به بچه کمک کرد تا کیف پول بیت کوین را بارگیری کند - و سپس پنج یورو به ارزش بیت کوین را به او منتقل کرد. دوست بچه همه اینها را با نگاهی حیرت انگیز به چهره اش تماشا کرد."آیا Café Huys این کار را می کند؟"بچه پرسید. هنگامی که ون der Meijde به او گفت که نوار این کار را انجام داده است ، کودک با تلفن خود برای درب پیچید ، حالا چند میلی لیتر ثروتمندتر ، در دست او چسبیده است.
مرحله سوم: رمزنگاری کامل هلندی (بیشتر) طی دو روز آینده ، با هدایت نقشه ای که در وب سایت Van Der Meijde برگزار می شود ، من واقعاً چیزی جز بیت کوین صرف نکردم - با کمتر ناعادلانه از کاربران اولیه Apple Pay در مطبوعات گزارش می دادندهمان زمان. در هنگام شام ، من یک شمع عظیم از دنده ها را خوردم و یاد گرفتم که نکاتی در بیت کوین مانند نکاتی با استفاده از کارت اعتباری انجام می شود ، با پیشخدمت ها از ثبت نام پرداخت می شود. یک روز دیگر ، در یک رستوران به نام Mo Lón ، من یک ساندویچ گوشت خوک کشیده شده را سفارش دادم و یک کد QR را اسکن کردم که صاحب آن ، علاقه مندان به بیت کوین ، روی یک تلویزیون بزرگ LCD روی دیوار بارگذاری شده است. در Mimint ، یک Bodega Foods Natural ، شکلات و خمیردندان را خریداری کردم.
فقط در چند مکان با موانع روبرو شدم. در یک مغازه سوغات مجبور شدم چند دقیقه صبر کنم تا مالک برسد ، زیرا او تنها کسی بود که می دانست چگونه بیت کوین را بپذیرد. و در یک مغازه دیگر من برخی از مشکلات Wi-Fi لحظه ای را داشتم. من فقط یک بار در یک رستوران کوچک که زن جوانی که در آن روز کار می کرد از بیت کوین نشنیده بود ، دور شدم. آشپز ، که در یک میز در انتظار مشتریان نشسته بود ، گفت: "من از بیت کوین شنیده ام ، اما فکر نمی کنم آن را بگیریم. شاید صاحبان قبلی این کار را کردند؟ "(هر دو وقتی که من برچسب بیت کوین را در کنار آنهایی که از Mastercard و Visa در پنجره رستوران قرار داده بودند ، به آنها نشان دادند.)
یک شب ، به پیشنهاد Van Der Meijde ، من در یک راه اندازی وب و فضای همکاری به نام چهار رقم متوقف شدم ، جایی که هفته ای یک بار در حدود یک ده نفر از افراد متفکر در آرنم به طور غیررسمی برای غذا خوردن ، نوشیدن و گیک کردن دور هم جمع می شوند. وادتعداد معدودی از افراد در آنجا با ایده های رمزنگاری ، بخش های مساوی شکاک و هیجان زده بودند. دو مورد از آنها در مورد تفکیک نظری-اما بسیار بعید به نظر می رسند-که به آنها اجازه می دهد برنامه های فروش ون der meijde را از بین ببرد ، به طراحی کمک کرده است. دستور تحویل هندی که آنها می خورند با بیت کوین پرداخت شده بود ، و با تقسیم صورتحساب ، برخی نیز خریدار را در بیت کوین نیز پرداخت می کردند.
"هزینه شام چقدر بود؟"من پرسیدم.
کسی گفت: "تقریباً نیمی از بیت کوین".
مرحله چهارم: Ex Post Crypto گرچه من بیشتر از آخر هفته لذت می بردم ، در بعضی مواقع استراحت به Arnhem احساس می کرد. من مجبور شدم از برخی سایت های فرهنگی که توسط یک دوست از آمستردام توصیه شده است ، پرش کنم. پارک ملی Hoge Veluwe و موزه آن با آثاری از ون گوگ ، رودین و دوبفت بیت کوین را قبول نمی کنند.
با خسته شدن بیشتر انحرافات ممکن برای بیت کوین در شهر ، من چند ساعت آخر بازدید خود را در یکشنبه بارانی گذراندم و در کنار ساحل و از طریق یک پارک قدم می زنم. من برای یک موزه ، یا یک کوچه بولینگ یا یک فیلم در یک تئاتر گرم پودر کردم. خرج کردن بیت کوین آسان بود و در نهایت - با وجود پرداخت SNAFU برای هتل - نه گران بود. اما گزینه ها به سرعت تمام شده بودند.
و یک چیز بسیار مهم وجود داشت که نتوانستم انجام دهم: از شهر خارج شوید. تنها راه سفر بین آرنم و فرودگاه با استفاده از بیت کوین اجاره ماشین یا استخدام تاکسی-هزینه چند صد و صد یورو بود. در مقابل ، بلیط قطار به همان مکان ، که توسط بیت کوین قابل پرداخت نبود ، تنها 17. 10 یورو هزینه داشت. حتی سرسخت ترین علاقه مندان به بیت کوین بعید است که این نوع حق بیمه را بپردازند.
با دانستن این موضوع ، من با 18 یورو در جیبم به شهر آمده بودم. احساس می کردم به چیزی یا کسی خیانت کرده ام-شاید مخترع مرموز بیت کوین ، Satoshi Nakamoto-چون سکه را بعد از سکه یورو در دستگاه بلیط زرد راه آهن هلندی متعلق به دولت قرار دادم. وقتی راه آهن بیت کوین را می پذیرد ، من فکر کردم ، ما می دانیم که ارزهای رمزنگاری شده واقعاً رسیده اند.
