در پایان این فصل ، دانش آموزان باید بتوانند:
- منحنی تقاضای کل (AD) را شرح دهید و توضیح دهید که چرا آن را به سمت پایین می کشد.
- توضیح دهید که چه چیزی منحنی تبلیغ را تغییر می دهد و چرا توضیح می دهد.
- منحنی عرضه کل (AS) را توصیف کنید و توضیح دهید که چرا آن را به سمت بالا شیب می دهد.
- توصیف کنید که چه چیزی کوتاه مدت را به عنوان منحنی تغییر می دهد و چرا توضیح می دهد.
- منحنی عرضه طولانی مدت (ASL) را شرح دهید و توضیح دهید که چرا عمودی است و چه چیزی آن را تغییر می دهد.
- مدت طولانی و اهمیت آن را برای سیاست گذاران توضیح دهید.
- مدل رشد الماس رشد اقتصادی و اهمیت آن را شرح دهید.
23. 1 تقاضای کل
اهداف یادگیری
- منحنی تبلیغات چیست و چرا شیب به سمت پایین است؟
- چه چیزی منحنی تبلیغ را تغییر می دهد و چرا؟
مدل IS-LM کاملاً برای سیاست گذاران قابل قبول نیست زیرا فقط کوتاه مدت را بررسی می کند ، و هنگامی که برای طولانی مدت به خدمت تحت فشار قرار می گیرد ، یا تغییر در سطح قیمت ، نشان می دهد که ابتکارات سیاست بیشتر احتمال دارد که مسائل را به هم بزنداز بهبود آنهادر پاسخ ، اقتصاددانان نظریه جدیدی ، تقاضای و عرضه کل را توسعه دادند ، که سطح قیمت را به کل کالاها و خدمات نهایی مورد نیاز (تقاضای کل [AD]) و کل عرضه شده (عرضه کل [AS]) مرتبط می کند. این چارچوب جدید به دلایل مختلف جذاب است: (1) می توان از آن برای بررسی کوتاه و طولانی مدت استفاده کرد.(2) شکل مشابهی با مدل تئوری قیمت خرد اقتصادی عرضه و تقاضا می گیرد ، بنابراین آشنا است. و (3) این امر به سیاست گذاران می دهد و زمینه هایی را برای اجرای سیاست های اقتصادی فعال فراهم می کند. برای درک نظریه تقاضای و عرضه کل ، باید درک کنیم که چگونه هر یک از منحنی ها مشتق شده اند.
منحنی تقاضای کل می تواند از طریق مدل IS-LM ، با کمک نظریه کمیت پول یا مستقیماً از اجزای آن ، سه روش حاصل شود. به یاد داشته باشید که y = c + i + g + nx. با کاهش سطح قیمت ، ceteris paribus ، مانده پول واقعی بیشتر است. این نرخ بهره پایین تر را نشان می دهد. نرخ بهره پایین تر ، به نوبه خود ، به معنای افزایش در I (و از این رو Y) است. نرخ بهره پایین تر همچنین به معنای نرخ ارز پایین تر و از این رو صادرات بیشتر و واردات کمتر است. بنابراین NX نیز افزایش می یابد.(C ممکن است تحت تأثیر پایین تر I قرار بگیرد.) با افزایش سطح قیمت ، برعکس اتفاق می افتد. بنابراین منحنی آگهی به سمت پایین شیب می یابد.
شکل 23. 1 منحنی تقاضای کل
نظریه کمیت پول همچنین نشان می دهد که منحنی تبلیغ باید به سمت پایین شیب یابد. به یاد داشته باشید که نظریه کمیت پول را به قیمت ها و خروجی از طریق سرعت می پیوندد ، میانگین تعداد بار سالانه یک واحد ارز برای کالاها و خدمات نهایی ، در به اصطلاح معادله مبادله هزینه می شود:
M = عرضه پول
v = سرعت پول
y = خروجی کل
اگر M = 100 میلیارد دلار و V = 3 باشد ، PY باید 300 میلیارد دلار باشد. اگر P را تعیین کنیم ، سطح قیمت ، برابر با 1 ، y باید برابر 300 میلیارد دلار (300/1) باشد. اگر P 2 باشد ، y 150 میلیارد دلار (300/2) است. اگر 5 باشد ، y 600 میلیارد دلار (300/. 5) است. آن نقاط را ترسیم کنید و یک منحنی شیب دار رو به پایین بدست آورید ، مانند شکل 23. 1 "منحنی تقاضای کل". در صورت افزایش MS و در صورت کاهش ، منحنی تبلیغ به راست تغییر می کند. در ادامه مثال بالا ، اگر P ثابت را در 1. 0 اما دو برابر تا 200 میلیارد دلار نگه داریم ، Y به 600 میلیارد دلار (3 × 200) دو برابر می شود.(به یاد بیاورید که این تئوری نشان می دهد که V فقط به آرامی تغییر می کند.) M را به نصف (50 میلیارد دلار) کاهش دهید و Y به نصف کاهش می یابد ، به 150 میلیارد دلار (3 50 50).
شکل 23. 2 عواملی که منحنی تقاضای کل را تغییر می دهند
برای خلاصه ای از عواملی که منحنی AD را تغییر می دهند ، شکل 23. 2 "عواملی که منحنی تقاضای کل را تغییر می دهند" را مرور کنید.
غذای اصلی
- منحنی تقاضای کل (AD) مقدار کل کالاها و خدمات نهایی است که در سطح قیمت های مختلف تقاضا می شود.
- این پایین به سمت پایین می رود زیرا سطح قیمت پایین تر ، ثابت نگه داشتن MS ، به معنای تعادل پول واقعی بالاتر است.
- تعادل پول واقعی بالاتر ، به نوبه خود ، به معنای پایین بودن نرخ بهره ، به معنای سرمایه گذاری بیشتر (I) به دلیل پروژه های بیشتر +NPV و صادرات خالص بیشتر (NX) به دلیل ضعف ارز داخلی (افزایش صادرات و کاهش واردات) است.
- منحنی AD با تغییرات در MS ، C ، I ، G و NX ارتباط مثبت دارد و با T ارتباط منفی دارد.
- این متغیرها به همان دلایلی که Y را تغییر می دهند AD را تغییر می دهندadو منحنی است زیرا همه آنها به جز مالیات به خروجی می افزایند.
- افزایش در MS از طریق تئوری کمیت پول و معادله مبادله MV = PY ، AD را افزایش می دهد (منحنی AD را به سمت راست تغییر می دهد). نگه داشتن سرعت و سطح قیمت ثابت ، مشخص است که افزایش در M باید منجر به افزایش Y شود.
23. 2 عرضه کل
اهداف یادگیری
- منحنی کوتاه به عنوان منحنی چیست و چرا شیب به سمت بالا است؟
- چه چیزی کوتاه مدت را به عنوان منحنی تغییر می دهد و چرا؟
منحنی عرضه کل یک مشکل تر است زیرا اعتقاد بر این است که با گذشت زمان تغییر می کند. در دراز مدت ، تصور می شود که در Y عمودی باشدNRL، نرخ طبیعی مفهوم خروجی که قبلاً معرفی شد. در طولانی مدت ، اقتصاد می تواند با توجه به وضعیت فناوری ، نرخ طبیعی بیکاری و میزان سرمایه فیزیکی اختصاص داده شده به مصارف تولیدی ، فقط آنقدر تولید کند.
شکل 23. 3 منحنی عرضه کل کوتاه
در مقابل ، در مقابل ، ارزش کل کالاها و خدمات ارائه شده به اقتصاد تابعی از سودهای تجاری است ، به این معنی که در اینجا صرفاً به عنوان کالاهای قیمت در بازار منهای هزینه های تولید آنها ، از جمله دستمزد و مواد اولیه را تحمل می کند. هزینه هاقیمت کالاها و خدمات نهایی به طور کلی سریعتر از هزینه ورودی هایی مانند نیروی کار و مواد اولیه تنظیم می شود ، که به دلیل قراردادهای بلند مدت که قیمت آنها را تعیین می کنند ، اغلب "چسبناک" هستند. بنابراین با افزایش سطح قیمت ، ceteris paribus ، سود کسب و کار بالاتر است و از این رو مشاغل مقدار بالاتری را به بازار عرضه می کنند. به همین دلیل است که منحنی عرضه کل (AS) در کوتاه مدت به سمت بالا می رود ، مانند شکل 23. 3 "منحنی عرضه کل کوتاه".
کوتاه مدت به عنوان منحنی به دلیل تغییر در هزینه ها و از این رو سود تغییر می کند. هنگامی که بازار کار تنگ است ، لایحه دستمزد افزایش می یابد ، سود را کاهش می دهد و منحنی AS را به سمت چپ تغییر می دهد. هرگونه فشار به اصطلاح دستمزد از هر منبع ، مانند اتحادیه ، همان تأثیر را خواهد داشت. اگر نمایندگان اقتصادی انتظار داشته باشند که سطح قیمت افزایش یابد ، این باعث می شود که منحنی به سمت چپ نیز تغییر کند زیرا آنها می خواهند دستمزدهای بالاتری یا قیمت های بالاتر را برای کالاهای خود بخواهند. سرانجام ، تغییر در فن آوری و مواد اولیه بسته به ماهیت شوک ، منحنی AS را به سمت راست یا چپ تغییر می دهد. بهره وری بهبود یافته (خروجی بیشتر از همان ورودی) یک شوک مثبت است که منحنی AS را به سمت راست حرکت می دهد. کمبود به دلیل هوای بد ، ایجاد یک انحصار یا کارتل تولید کننده موفق و مانند آن ، شوک منفی است که منحنی AS را به سمت چپ تغییر می دهد.
شکل 23. 4 عواملی که منحنی عرضه کل کوتاه را تغییر می دهند
همچنین ، هر زمان که بیش از y باشدNRL، منحنی AS تغییر می کند. این به این دلیل است که وقتی Y بیش از y استNRL، بازار کار محکم تر می شود و انتظارات از تورم رشد می کند. با معکوس این استدلال ، منحنی AS هر زمان که y به درستی تغییر می کندNRLاز Y. فراتر می رود.
غذای اصلی
- منحنی عرضه کل (AS) مقدار کل کالاها و خدمات نهایی است که در سطوح مختلف قیمت ارائه می شود.
- شیب آن به سمت بالا می رود زیرا دستمزدها و سایر هزینه ها در کوتاه مدت چسبنده هستند، بنابراین قیمت های بالاتر به معنای سود بیشتر است (قیمت ها منهای هزینه ها)، که به معنای مقدار عرضه بالاتر است.
- زمانی که Y* از Y بیشتر شود، منحنی AS به چپ جابهجا میشودNRL، و زمانی که Y* کمتر از Y باشد به سمت راست تغییر می کندNRL.
- به عبارت دیگر، YNRLاز طریق تغییر در منحنی AS، به ویژه از طریق "سفت شدن" بازار کار و انتظارات تورمی به دست می آید.
- When Y* is > YNRL، بازار کار تنگ است، دستمزدها را بالا می برد و انتظارات تورمی را تقویت می کند. وقتی YNRL is >*بله، بازار کار شل است، دستمزدها را پایین نگه میدارد و انتظارات تورمی را ضعیف نگه میدارد.
- شوک های عرضه، چه مثبت و چه منفی، منحنی AS را نیز تغییر می دهند.
- هر چیزی (مانند به اصطلاح فشار دستمزد یا افزایش قیمت مواد خام) که سود کسب و کار را کاهش دهد، AS را به چپ منتقل می کند، در حالی که هر چیزی که سود کسب و کار را افزایش دهد، آن را به سمت راست می برد.
23. 3 تجزیه و تحلیل تعادل
اهداف یادگیری
- منحنی ASL چیست؟
- چرا عمودی است و چه چیزی آن را تغییر می دهد؟
- بلندمدت چقدر است و چرا پاسخ برای سیاستگذاران مهم است؟
Of course, this is all just a prelude to the main event: slapping these curves—AD, AS, and ASL (the long-run AS curve)—on the same graph at the same time . Let’s start, as in Figure 23.5 "Short-run equilibrium in the macroeconomy", with just the short-run AS and AD curves. Their intersection indicates both the price level P* (not to be confused with the microeconomic price theory model’s p*) and Y* (again not to be confused with q*). Equilibrium is achieved because at any P >P*، مازاد عرضه (مازاد عرضه) وجود خواهد داشت، بنابراین قیمت ها (کلیه کالاها و خدمات) به سمت P* کاهش می یابد. در هر P< P*, there will be excess demand, many bidders for each automobile, sandwich, haircut, and what not, who will bid prices up to P*. We can also now examine what happens to P* and Y* in the short run by moving the curves to and fro.
شکل 23. 5 تعادل کوتاه مدت در اقتصاد کلان
To study long-run changes in the economy, we need to add the vertical long-run aggregate supply curve (ASL) to the graph . As discussed above, if Y* is >یا< YNRL، منحنی AS تغییر خواهد کرد (از طریق بازار کار و/یا انتظارات تورمی) تا زمانی که Y* = Y شود.NRLمانند شکل 23. 6 "تعادل بلندمدت در اقتصاد کلان". بنابراین تلاش برای افزایش تولید بالاتر از نرخ طبیعی خود باعث تورم و رکود خواهد شد. تلاش برای نگه داشتن آن در زیر نرخ طبیعی خود منجر به کاهش تورم و انبساط می شود.
شکل 23. 6 تعادل بلندمدت در اقتصاد کلان
به اصطلاح مکانیزم خود اصلاحی که در بالا توضیح داده شد بسیاری از سیاستگذاران را ناآرام می کند، بنابراین فعال ترین فعالان در میان آنها استدلال می کنند که تجزیه و تحلیل بلندمدت فقط در دوره های بسیار طولانی برقرار است. در واقع، پدربزرگ، از نظر فکری، سیاستگذاران فعال امروزی، جان مینارد کینز، http://en. wikipedia. org/wiki/John_Maynard_Keynes، زمانی اظهار داشت: «دوران طولانی یک راهنمای گمراهکننده برای امور جاری است. در دراز مدت همه ما مرده ایم. اقتصاددانان اگر در فصول طوفانی تنها بتوانند به ما بگویند زمانی که طوفان از آن گذشته است، اقیانوس دوباره صاف است، کار بسیار آسان و بی فایده ای را برای خود تعیین می کنند. www. bartleby. com/66/8/32508. html سایر اقتصاددانان (غیر فعالان، از جمله پول گرایان مانند میلتون فریدمن) فکر می کنند که کوتاه مدت در واقع کوتاه است و بلندمدت در گوشه و کنار است. فهمیدن اینکه کوتاهمدت و بلندمدت چقدر کوتاه و بلندمدت است مهم است، زیرا اگر غیرفعالها درست باشند، سیاستگذاران وقت خود را در تلاش برای افزایش تولید با انتقال AD به راست تلف میکنند: منحنی AS به زودی به چپ تغییر میکند و اقتصاد را با مشکل مواجه میکند. سطح قیمت بالاتر اما همان سطح تولید. به طور مشابه، سیاست گذاران نیازی به انجام هیچ کاری در پاسخ به یک شوک عرضه منفی یک تغییر ناگهانی که بر تولید کالاها تأثیر می گذارد، مانند تغییر در فناوری یا قیمت نهاده (مواد، نیروی کار) ندارند. شوک منفی تولید را کاهش می دهد در حالی که شوک مثبت آن را افزایش می دهد، ceteris paribus.(که همانطور که در بالا ذکر شد، AS را به چپ منتقل می کند) زیرا منحنی AS به زودی به خودی خود به سمت راست تغییر می کند و سطح قیمت و تولید را بازیابی می کند. از سوی دیگر، اگر حق با فعالان باشد، سیاستگذاران میتوانند با تغییر AD به سمت راست برای مقابله با اثرات شوکهای منفی عرضه با کمک به منحنی AS برای بازگشت به موقعیت اصلی خود یا فراتر از آن، زندگی مردم را بهبود بخشند.
جام مقدس رشد اقتصادی تولید ناخالص داخلی سرانه واقعی. تئوری این است که بفهمیم چگونه Y را تغییر دهیمNRLبه سمت راست، زیرا، اگر سیاستگذاران بتوانند این کار را انجام دهند، مهم نیست که بلندمدت چقدر کوتاه باشد. سیاست گذاران می توانند تفاوت ایجاد کنند - و برای بهتر شدن. نظریه چرخه تجاری واقعی ادوارد پرسکات نشان می دهد که شوک های عرضه کل واقعی می تواند بر Y تأثیر بگذاردNRL. www. minneapolisfed. org/research/prescott این یک حوزه تحقیقاتی فعال است، و نه فقط به این دلیل که پرسکات جایزه نوبل را در سال 2004 به خاطر مشارکتاش در «اقتصاد کلان پویا: ثبات زمانی سیاستهای اقتصادی و نیروهای محرک پشت چرخههای تجاری» به خانه برد."nobelprize. org/nobel_prizes/economics/laureates/2004/prescott-autobio. html دیگر اقتصاددانان بر این باورند که سیاستهای فعالی که برای تغییر AD به راست طراحی شدهاند، میتوانند بر Y تأثیر بگذارند.NRLاز طریق فرآیندی به نام هیسترزیس. Economics. about. com/library/glossary/bldef-hysteresis. htm هنوز هم همه چیز بسیار گیج کننده و پیچیده است، بنابراین نویسنده این کتاب و بسیاری دیگر ترجیح می دهند یک تحلیل نهادی به Y ارائه دهند.NRL، برنامه ای که بر ایجاد انگیزه برای فعالان اقتصادی برای کار، توسعه و اجرای فن آوری های جدید و ایجاد کارخانه و زیرساخت های جدید متمرکز است.
جعبه توقف و فکر کردن
مردم اغلب بر این باورند که جنگ باعث رشد اقتصادی بلندمدت می شود. با این حال، آنها کاملا اشتباه می کنند. از شکل 23. 7 "تورم و تولید در طول و پس از دو جنگ بزرگ ایالات متحده، جنگ داخلی (1861-1865) و جنگ جهانی اول (1917-1918)" و مدل AS-AD برای توضیح اینکه چرا مردم فکر می کنند جنگ ها باعث رشد می شوند و چرا آنها را افزایش می دهد، استفاده کنید. اشتباه هستند.
شکل 23. 7 تورم و تولید در طول و پس از دو جنگ بزرگ ایالات متحده، جنگ داخلی (1861-1865) و جنگ جهانی اول (1917-1918)
Y* اغلب در طول جنگها افزایش مییابد زیرا AD به دلیل افزایش در G (تانکها، تفنگها، کشتیها و غیره) و I (کارخانههای جدید یا بهبودیافته برای تولید تانکها، تفنگها، کشتیها و غیره) که بیشتر از کاهش در C (زمان جنگ) است، افزایش مییابد. سهمیه بندی) و احتمالاً NX (سطح تجارت کاهش می یابد و/یا یارانه های ارائه شده به یا توسط متحدان). به دلیل جابجایی به سمت راست در بعد از میلاد، P* نیز افزایش مییابد که شاید توهم ثروت را ایجاد کند. با این حال، پس از جنگ، دو اتفاق رخ میدهد: AD با توقف تولید جنگ به سمت چپ برمیگردد و تا جایی که درازمدت به خانه میرسد، AS به سمت چپ میرود. هم Y* پایین تر و هم تغییر AD به چپ سطح قیمت را کاهش می دهد. از نظر تجربی، جنگها در واقع اغلب با رکود اقتصادی و کاهش تورم دنبال میشوند. شکل 23. 7 "تورم و تولید در طول و پس از دو جنگ بزرگ ایالات متحده، جنگ داخلی (1861-1865) و جنگ جهانی اول (1917-1918)" نشان می دهد که چه اتفاقی برای قیمت ها و تولید در ایالات متحده در طول و پس از جنگ داخلی افتاد. 1861-1865) و جنگ جهانی اول (1914-1918؛ دخالت مستقیم ایالات متحده، 1917-1918)، به ترتیب. آخرین سنگر جنگ افروزان این ادعاست که با القای توسعه فناوری، جنگ ها باعث یNRLبرای جابجایی به راستجنگها واقعاً به تحقیق و توسعه سرعت میبخشند، اما به دست آوردن چند ابزار جدید چند سال زودتر ارزش تخریب تودههای عظیم سرمایه انسانی و فیزیکی در زمان جنگ را ندارد.
غذای اصلی
- ASL مقدار خروجی است که در بلندمدت با توجه به نیروی کار، فناوری و مجموعه سرمایه فیزیکی موجود، قابل دستیابی است.
- عمودی است زیرا نسبت به تغییرات سطح قیمت حساس نیست.
- اقتصاددانان کاملاً مطمئن نیستند که چرا ASL تغییر می کند. برخی به پسماند، برخی دیگر به چرخه های تجاری واقعی و برخی دیگر به پیشرفت های نهادی مانند الماس رشد اشاره می کنند.
- هیچ کس نمی داند بلندمدت چقدر است، اما پاسخ برای نگرش فرد نسبت به سیاست گذاری اقتصادی مهم است.
- کسانی که طرفدار سیاستهای فعال هستند، فکر میکنند که درازمدت واقعاً راه درازی است، بنابراین سیاستگذاران میتوانند با تغییر AD و AS به راست به اقتصاد کمک کنند.
- کسانی که به سیاست های مداخله جویانه مشکوک هستند فکر می کنند که درازمدت به زودی متوجه ما خواهد شد، بنابراین سیاست های مداخله جویانه نمی تواند برای مدت طولانی به اقتصاد کمک کند زیرا تولید باید به زودی به Y بازگردد.NRL.
23. 4 الماس رشد
هدف یادگیری
- الماس رشد چیست و چرا اهمیت دارد؟
در حدود دو دهه گذشته، بسیاری از محققان، از جمله نویسنده این کتاب درسی، ارتباط بین توسعه مالی و رشد اقتصادی را بررسی کردهاند. آنها دریافته اند که سرکوب مالی، توسعه نیافتگی شدید واسطه های مالی و بازارها، می تواند مانع رشد شود و توسعه مالی راه را برای رشد هموار می کند. دلیل روشن است: با کاهش اطلاعات نامتقارن و بهرهبرداری از صرفههای مقیاس (و دامنه)، سیستم مالی به طور مؤثری سرمایهگذاران را به کارآفرینان پیوند میدهد و تضمین میکند که منابع کمیاب جامعه به بالاترین مصارف با ارزش آنها تخصیص مییابد و ایدههای نوآورانه مورد آزمایش عادلانه قرار میگیرند.
دستور کار تحقیقاتی برخی از آن محققان، از جمله نویسنده این کتاب درسی، اخیراً گسترش یافته است تا عوامل نهادی بیشتری را شامل شود که باعث افزایش یا کاهش رشد اقتصادی، جنبشهای راست پایدار Y.NRLوادیک الگوی پیشرو ، توسط دو مورخ اقتصادی که به تدریس اقتصاد در دانشکده تجارت سخت دانشگاه نیویورک ، W4. Stern. nyu. edu/economics/facultystaff. cfm؟doc_id=1019 می پردازند ، الماس رشد یا الماس رشد پایدار است. W4. Stern. nyu. edu/sternbusiness/spring_2007/sustainablegrowth. html یک الماس بیس بال یا سافت بال را تصور کنید. در پایین الماس صفحه اصلی قرار دارد ، مهمترین پایه بازی ، جایی که بازیکن هم شروع می شود و در صورت موفقیت ، سفر خود را به پایان می رساند. با نگاه کردن به خانه ، پایه اول در گوشه سمت راست است. پایگاه دوم در بالای الماس است ، مرده است. و پایه سوم در گوشه سمت چپ الماس است. برای به ثمر رساندن یک مسابقه ، یک بازیکن پس از لمس کردن پایگاه اول ، دوم و سوم ، به این ترتیب باید به صفحه اصلی برگردد. کشورها از این نظر هیچ تفاوتی با توپچی ندارند. برای اینکه یک کشور ثروتمند شود ، باید از پایه به پایه به ترتیب مناسب پیشرفت کند.
در رشد الماس ، صفحه اصلی توسط دولت ، پایه اول توسط سیستم مالی ، پایه دوم توسط کارآفرینان و پایه سوم توسط مدیریت ارائه می شود. برای موفقیت اقتصادی ، همانطور که در شکل 23. 8 "الماس رشد" نشان داده شده است ، یک کشور ابتدا باید دارای یک صفحه خانگی محکم باشد ، دولتی که حداقل از جان ، آزادی و دارایی شهروندان خود محافظت می کند. در مرحله بعد ، این باید یک سیستم مالی کارآمد ایجاد کند که بتواند پس انداز/سرمایه گذاران را به افراد دارای ایده های تجاری خوب ، کارآفرینان در پایگاه دوم پیوند دهد. مدیران در سوم پس از ظهور و بلوغ یک محصول ، دستگیر شدند.
شکل 23. 8 الماس رشد
الماس رشد یک مدل قدرتمند است زیرا می تواند تقریباً در تمام کشورهای روی زمین اعمال شود. فقیرترین کشورها هرگز بشقاب خود را ترک نکردند زیرا دولت های آنها شهروندان آنها را کشتند و غارت کردند. کشورهای فقیر اما نه فقیر هرگز نتوانستند به پایگاه اول برسند، اغلب به این دلیل که دولتهای آنها، اگرچه کاملاً غارتگر نبودند، اما آزادی اقتصادی را تا حدی محدود کردند که سرمایهداران و کارآفرینان نمیتوانستند رشد کنند. در بسیاری از این کشورها، سیستم مالی ابزار دولت است (در واقع بسیاری از بانکها در کشورهای فقیر کاملاً تحت مالکیت دولت هستند)، بنابراین آنها منابع را به دوستان سیاسی و نه به بهترین کارآفرینان اختصاص میدهند. کشورهای با درآمد متوسط یک یا دو بار پایه ها را گرد کردند، اما دریافتند که مدیران، کارآفرینان و سرمایه داران دولت را انتخاب کرده و سیاست های خود خدمتی را اجرا می کنند که امتیاز دهی مکرر را دشوار می کند. در همین حال، کشورهای ثروتمند همچنان به دویدن ادامه میدهند و با چرخش بازیکنان در یک چرخه فضیلتآمیز یا خودتقویتکننده، قویتر میشوند.
جعبه توقف و فکر کردن
در اوایل قرن نوزدهم، انتاریو، کانادا (در آن زمان مستعمره بریتانیای کبیر) و ایالت نیویورک (در آن زمان بخشی از ایالات متحده نوپا اما مستقل بود) از آب و هوا، خاک بسیار مشابه (شاید منفور کلمه بهتری باشد!) برخوردار بودند. نوع، و گیاهان و جانوران (گیاهان و جانوران). با این حال، تراکم جمعیت در نیویورک بسیار بیشتر بود، مزارع (ceteris paribus) در آنجا چهار برابر بیشتر از سمت شمال دریاچه انتاریو ارزش داشتند، و درآمد سرانه در نیویورک کمتر از درآمد انتاریو بود. چه چیزی آن تفاوت ها را توضیح می دهد؟
الماس رشد انجام می دهد. در اوایل دهه 1800 ، ایالات متحده ، که ایالت نیویورک بخشی از آن بود ، یک دولت غیر پیش بینی شده و یک سیستم مالی را به وجود آورده بود که با توجه به فناوری روز ، در پیوند سرمایه گذاران با کارآفرینان ، فعالیت های کارآفرین بسیار کارآمد بود. که تحریم دولت و حمایت اجتماعی را دریافت کرده است. یک کلاس مدیریت نوپا حتی در حال شکل گیری بود. در عوض ، انتاریو مستعمره ای بود که توسط یک سلطنت دور اداره می شد. کانادایی ها انگیزه کمی برای کار سخت یا باهوش نداشتند ، بنابراین آنها این کار را نکردند ، و اقتصاد ، تا حد زیادی از بانک ها و سایر واسطه های مالی و بازارهای اوراق بهادار ، عاری شد. در اواخر دهه 1830 ، نیویورک گاهی "بازار بهتری برای فروش مبادله کانادا در لندن از خود کانادا بود."T. R. Preston ، اقامت سه سال در کانادا ، از سال 1837 تا 1839 ، 2 جلد ، (لندن: ریچارد بنتلی 1840) ، 185. فقط پس از آنکه آنها بزرگان امپریالیستی خود را ریختند و دولت های داخلی خود را اصلاح کردند ، کانادایی ها یک سیستم مالی مؤثر و رهایی ایجاد کردندخودشان از قوانین و احساسات ضد مفاصل. سپس اقتصاد کانادا با سرعت رشد کرد و کانادا را به یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان تبدیل کرد.
توضیح باریک تر و فنی تر از ارزش بالاتر مزارع نیویورک قابل مقایسه با مزارع کانادایی از نظر اندازه ، کیفیت خاک ، بارندگی و موارد دیگر این است که نرخ بهره در نیویورک بسیار پایین تر بود. ارزش گذاری یک مزرعه مانند ارزش گذاری هر دارایی تولید درآمد است. تمام آنچه لازم است تخفیف جریان درآمد آینده مورد انتظار مزرعه است. با نگه داشتن ثابت درآمد مورد انتظار ، کلید معادله به نرخ بهره تبدیل می شود ، که در نیویورک تقریباً چهار برابر کمتر بود (مثلاً 6 درصد در سال در مقابل 24 درصد). به یاد بیاورید که pv = fv/(1 + i). اگر FV (درآمد سال آینده) در هر دو مورد 100 باشد ، اما I = . 24 در کانادا و 0. 06 در نیویورک ، یک سرمایه گذار مایل به اجاره مزرعه نیویورک برای یک سال برای 100/1. 06 = 94. 34 دلار است ، امامزرعه کانادایی فقط برای 100/1. 24 = 80. 65 دلار. هرچه مدت زمان طولانی تر باشد ، نرخ بهره بالاتر کانادا بیشتر می شود. در حد مجاز ، ما می توانیم مزارع را به عنوان ماندگاری با استفاده از معادله PV = FV/ I قیمت گذاری کنیم. این بدان معناست که مزرعه نیویورک ارزش PV = 100/. 06 = 1666. 67 دلار خواهد داشت ، در حالی که مزرعه کانادایی ارزش PV = 100/. 24 = 416. 67 دلار دارد (که البته زمان 4 برابر با قیمت مزرعه نیویورک است)وادارزش زمین کانادا با کاهش نرخ بهره کانادا پس از حدود سال 1850 افزایش یافت.
یکی از پیامدهای مهم الماس رشد این است که اقتصادهای در حال ظهور (از دوران فقر) یا در حال گذار (از کمونیسم) که در حال حاضر مانند چین و هند داغ هستند، اگر حکومتداری، مالی و کارآفرینی خود را تقویت نکنند، ممکن است شروع به تزلزل کنند. و سیستم های مدیریتیبرخی از اقتصادهای نمونه امروزی، از جمله اقتصاد آرژانتین، زمانی به یک دیوار آجری اقتصادی برخورد کردند، زیرا به اندازه کافی از حقوق مالکیت محافظت نمی کردند، مانع توسعه مالی و کارآفرینی می شدند.
اگرچه در حال حاضر از نظر تحلیلی دقیق تر از مدل AS-AD است، الماس رشد از نظر تاریخی بیشتر از مدل AS-AD یا هر مدل کلان دیگری است و این مهم است. همانطور که ویل بامول، اقتصاددان مشهور زمانی بیان کرد،
ما نمیتوانیم پدیدههای جاری را درک کنیم... بدون بررسی سیستماتیک رویدادهای قبلی که بر زمان حال تأثیر میگذارند و فردا نیز تأثیرات عمیقی خواهند داشت... [T] بلندمدت مهم است زیرا برای اقتصاددانان و سیاستگذاران معقول نیست که روندهای بلندمدت را تشخیص دهند. و نتایج آنها از جریان تحولات کوتاه مدت، که ممکن است تحت سلطه شرایط گذرا باشد. ویل بامول، «رشد بهرهوری، همگرایی و رفاه: آنچه که دادههای بلندمدت نشان میدهند»، بررسی اقتصادی آمریکا 76 (دسامبر 1986): 1072-1086، به نقل از پیتر ال. برنشتاین، در برابر خدایان: داستان قابل توجهریسک (نیویورک: جان وایلی و پسران، 1996)، 181.
غذای اصلی
- الماس رشد مدلی از رشد اقتصادی (افزایش در تولید کل سرانه واقعی) است که توسط مورخان اقتصادی در دانشکده بازرگانی استرن ایجاد شده است.
- این فرض میکند که رشد اقتصادی پایدار و بلندمدت مبتنی بر وجود یک دولت غیر غارتگر (صفحه اصلی)، یک سیستم مالی کارآمد (پایه اول)، کارآفرینان (پایه دوم) و مدیریت مدرن (پایه سوم) است.
- این مهم است زیرا توضیح می دهد که چرا برخی از کشورها بسیار ثروتمند و برخی دیگر به شدت فقیر هستند.
- همچنین توضیح می دهد که چرا برخی از کشورها، مانند آرژانتین، ثروتمند شدند، اما دوباره به فقر افتادند.
- در نهایت، به سرمایهگذاران هشدار میدهد که اگر به تقویت سیستمهای حاکمیتی، مالی، کارآفرینی و مدیریت خود ادامه ندهند، روند رشد شرکتهایی مانند چین میتواند معکوس شود.
23. 5 مطالعه پیشنهادی
بامول، ویلیام، رابرت لیتان و کارل شرام. سرمایه داری خوب، سرمایه داری بد، و اقتصاد رشد و شکوفایی. نیوهیون، سی تی: انتشارات دانشگاه ییل، 2007.
هابر، استفن، داگلاس نورث و بری وینگست. نهادهای سیاسی و توسعه مالی . استانفورد، کالیفرنیا: انتشارات دانشگاه استنفورد، 2008.
پاول، بنجامین. ثروتمند کردن کشورهای فقیر: کارآفرینی و فرآیند توسعه اقتصادی. استانفورد، کالیفرنیا: انتشارات دانشگاه استنفورد، 2008.
رایت، رابرت ای. یک ملت تحت بدهی: همیلتون، جفرسون، و تاریخچه آنچه ما مدیونیم. نیویورک: مک گراو هیل، 2008.