بر خلاف جیمی دیمون (در اینجا) ، من فکر می کنم که بیت کوین و ارزهای رمزپایه می توانند در نمونه کارها شما قرار بگیرند - اما فقط به عنوان یک تخصیص بسیار سوداگرانه (در اینجا). من در حال حاضر هیچ ارز دیجیتالی ندارم و می خواهم برخی از آنها را بفروشم زیرا فکر می کنم حرکت بعدی بیشتر نزولی است ، اما ممکن است زمانی باشد که من دوباره اضافه کنم.
قوانینی که هنگام وزن گیری تصمیمات خود در مورد ارزهای دیجیتال فکر کنید.
در هر صورت ، من می دانم که این سه قانون از نظر تفکر در مورد چگونگی و چه موقع خرید و فروش بیت کوین و سایر ارزهای رمزنگاری مفید است. من معتقدم که آنها موارد مهمی هستند که شما باید در تفکر و تحلیل خود در این زمینه عامل باشید.
قانون شماره 1: بیت کوین از من باهوش تر است
این اولین و مهمترین قانون در مورد بیت کوین است.
من نمی توانم برای همه کسانی که گزارش های من را می خوانند صحبت کنم ، اما بیت کوین قطعاً باهوش تر از من است. من این را به آرامی نمی گویم. من لیسانس ریاضیات در علوم کامپیوتر و ترکیبی و بهینه سازی را دارم ، به عنوان مهندس نرم افزار در مایکروسافت کار کردم و چندین دوره سطح دکترا را در ریاضیات و امور مالی گذرانده ام ، اما از آنچه می توانم بگویم ، من این هوش را ندارم که مردمکه واقعاً بیت کوین را می دانند. من ممکن است بتوانم از طریق راه اندازی یک عملیات معدن ، راه خود را گول بزنم ، اما واقعیت این است که من باید بپذیرم که افرادی که Blockchain و Cryptocurrencies را می شناسند بسیار باهوش تر از من هستند.
به بیان این موضوع ، در دوره عادی من در تجارت ، با بسیاری از اقتصاددانان ، بسیاری با دکترا سر و کار دارم. آنها افراد بسیار باهوش هستند و برخی از آنها دانش خاصی دارند که من از آن کمبودم ، اما من از دانش آنها بیش از حد احساس مرعوب نمی کنم. با رمزنگاری فکر می کنم من از نظر دانش بهترین و درخشان ترین در این زمینه سفارشات بزرگی را پشت سر می گذارم - درک آن هم فروتنانه و هم مفید است.
چیزهای زیادی وجود دارد که من کاملاً نمی فهمم. من واقعاً نمی دانم تلفن همراه من چگونه کار می کند ، اما اگر مشکلی وجود داشته باشد می توانم با سازنده تلفن همراه تماس بگیرم و سعی کنم آن را برطرف کنم. یا می توانم با ارائه دهنده خدمات تلفن همراه خود تماس بگیرم و آنها را برای کمک به آنها بدست آورم. محصولاتی از این دست با گروهی از افراد آنجا برای کمک به کار در آن همراه هستند. آنها در تلاش هستند تا هنگام شکستن ، آن را کار کنند.
اگر بیت کوین شکسته شود ، هیچ کس در این زمینه به شما کمک می کند ، و ممکن است گروهی از افراد وجود داشته باشند که از هر چیزی و هر آنچه که در مورد بیت کوین می توانند استفاده کنند.
قانون شماره 2: هیچ قانونی وجود ندارد
احمقانه به نظر می رسد که بگوییم هیچ قانونی در مقاله ای با عنوان 3 قانون بیت کوین وجود ندارد، اما اجازه دهید آن را ادامه دهیم زیرا این مهم است و با قانون شماره 1 مرتبط است.
در سطحی ساده انگارانه، هیچ چیزی نمی تواند کسی را از تلاش برای دستکاری موقعیت خود باز دارد. بدون راه خوبی برای به دست آوردن بیت کوین کوتاه (که من می دانم) دستکاری می تواند افزایش قیمت باشد.
کسی می تواند بیت کوین بخرد و هر کاری که در توان دارد انجام دهد تا آن را بالاتر ببرد. بیت کوین حتی ممکن است برای افرادی که معمولاً به دلیل ماهیت شغل خود دارای محدودیت های سرمایه گذاری هستند، یک «سرمایه گذاری» ممنوعه نباشد. بنابراین، برای مثال، رسانه‌های مالی، در حالی که معمولاً به دلیل موقعیت خود برای سرمایه‌گذاری محدود می‌شوند، ممکن است به طور یکسان از مالکیت بیت‌کوین منع نشوند.
ناگفته نماند طبیعت ناشناس می تواند برای هر کسی که می خواهد قوانین آنها را زیر پا بگذارد، آنها را نسبتاً آسان کند.
صرافی ها و کارشناسان برجسته بیت کوین می توانند چیزهایی در مورد بیت کوین به شما بگویند، اما تأیید یا اثبات آن تقریباً غیرممکن است، به خصوص اگر شما، مانند من، قانون شماره 1 را رد کنید.
تقریباً باید فرض کنید که در بیت کوین، کسی می خواهد شما را بگیرد. شما باید با هر توصیه ای (از جمله من) با دوز سالمی از شک و تردید برخورد کنید و انگیزه های منبع را در نظر بگیرید.
همه نمی خواهند شما را بگیرند، اما این احتمال وجود دارد که کسی باشد، و هیچ کس قادر به نظارت بر او نباشد، یک خطر واقعی است.
قانون شماره 3: پایداری مزایای بیت کوین مشکوک است
اغلب گفته می شود که بیت کوین یا سایر ارزهای دیجیتال دارای برخی از مزایای زیر هستند:
- هزینه های کم تراکنش
- تراکنش های مرزی آسان تر
- ناشناس بودن
- عرضه محدود
- بدون کنترل دولتی
هزینه کم تراکنش تا حدی منطقی است. امریکن اکسپرس، ویزا و مسترکارت همگی شرکت های بزرگی هستند زیرا تجارت کارت اعتباری بسیار سودآور است. سپس کارمزدهایی وجود دارد که بانک ها و سایر ارائه دهندگان علاوه بر کارمزدهای تولید شده توسط خود شرکت های کارت اعتباری انجام می دهند.
واضح ترین سوال این است که آیا این موسسات برای رقابت با بیت کوین و ارزهای دیجیتال هزینه ها را کاهش می دهند؟احتمالاً کوتاه مدت نیست، اما رقابت در هزینه ها یک امکان است.
سوال دیگری که باید مطرح کنیم این است که برای آن هزینه ها چه چیزی دریافت می کنید؟آیا آنها به اندازه کافی از شما در برابر کلاهبرداری و سایر خطرات محافظت می کنند تا این هزینه را توجیه کنند؟هنگامی که داستان‌هایی درباره سرقت بیت کوین از کیف پول‌های الکترونیکی ظاهر می‌شود - واضح است که راه‌حل کمی وجود دارد. وقتی هزینه‌های جعلی روی کارت‌های من ظاهر می‌شود - ممکن است کمی تلاش لازم باشد، اما آنها برعکس شده‌اند.
مانند بسیاری از چیزها، ما نیاز به مقایسه کل هزینه ها با کل منافع داریم و بر این اساس مزیت کارمزد ممکن است کمتر از آن چیزی باشد که در نگاه اول به نظر می رسد.
یورو عالی بوده است. سفر در اکثر نقاط اروپا تنها با یک ارز واحد عالی است. با مجموعه‌ای عجیب از صورت‌حساب‌ها از هر کشور و کارمزد تراکنش‌های مربوط به چندین تراکنش ارزی، روزهای آخر را شکست می‌دهد. توانایی انتقال پول در سطح جهانی بدون تمام هزینه های بالا عالی خواهد بود. اگرچه من هنوز نمی‌توانم بفهمم که چرا می‌توانید 1 میلیون دلار را در بازار FX بدون هیچ چیز تبدیل کنید، اما تبدیل 1000 دلار مجوزی است برای غرفه‌های مبادله ارز برای غارت شما. این مزیت حتی در مقایسه با کارت های اعتباری که اغلب برای استفاده در خارج از کشور هزینه زیادی دارند، جالب به نظر می رسد.
ناشناس با NSA ملاقات کنید. به سادگی هیچ راهی وجود ندارد که دولت ها از ناشناس ماندن زیاد یا پتانسیل استفاده از این پول برای مقاصد «بد» راحت باشند. قانون میهن پرستی آنقدر اطلاعات «مشتری خود را بشناسید» معرفی کرد که «KYC» به یک بخش کاملاً جدید در اکثر بانک ها تبدیل شد. دولت ها گمنامی را دوست ندارند. آنها مالیات را دوست دارند. آیا این صنعت می تواند به اندازه کافی خودتنظیم شود که دولت های دیگر مانند چین به طور دوره ای مداخله نکنند؟شاید، اما من در آن شک دارم، به خصوص وقتی قانون شماره 1 را در نظر بگیرید. آیا یک دولت واقعاً باور خواهد کرد که کسی راهی برای شکست دادن نظام نیافته است؟اگر قبل از واکنش دولت به نوعی به توده بحرانی دست پیدا کنیم، ممکن است وارد رقابت‌ها شویم، اما من گمان می‌کنم که زودتر شاهد مداخله بیشتر دولت باشیم - به خصوص که ارزهای دیجیتال در حال ضربه زدن به توده بحرانی هستند.
استدلال "تامین محدود" کمی مرا گیج می کند. شما می دانید که چند نفر وجود دارد. شما تصوری دارید که چقدر طول می‌کشد تا مورد بعدی «مین» شود، یا چقدر طول می‌کشد تا همه آنها «مین» شوند. من می توانم احساس آرامش را در آن ببینم. به نظر می رسد توانایی بیت کوین برای اسپین کردن بیت کوین کش و دو برابر کردن مقدار آن با استدلال عرضه محدود در تضاد است. به نظر می رسد عرضه تقریباً روزانه برخی از ارزهای دیجیتال جدید نیز استدلال عرضه محدود را شکست می دهد.
همچنین باید اعتراف کنم که در حالی که من با بسیاری از سیاست های بانک مرکزی مخالفم، مطمئن نیستم که بدون هیچ بانک مرکزی وضعیت بهتری داشته باشیم. به نظر می رسد بیت کوین فرض می کند که شما بدون هیچ کنترلی در وضعیت بهتری هستید (به جز کنترل هایی که ممکن است به دلیل شکست در قانون شماره 1 نبینید).
بدون کنترل دولت. این حداقل در بخشی از اسطوره شهری است. دولت ها در حال حاضر محدودیت هایی را در مورد بیت کوین قرار داده و به این کار ادامه خواهند داد. با فرض اینکه همان دولتهایی که نظارت می کنند چگونه سفر می کنیم ، اجازه می دهند بیت کوین بدون دخالت تکامل یابد و در نهایت نوعی کنترل ساده است. IRS از آنجا که میلیاردها دلار ایجاد شده است ، باید برای افشای بیشتر فشار بیاورد که ممکن است هنوز به شکلی که IRS دوست دارد مالیات دریافت نکند. این یک مزیت بیت کوین است ، اما مورد توجه و جلب توجه و قدرت هایی که سعی در اصلاح آن خواهد داشت.
افکار نهایی
من نه برای ارزهای دیجیتال و نه مخالف ارزهای دیجیتال هستم - دقیقاً مثل من که برای هیچ سهام شخصی نیستم. مواقعی وجود دارد که جذاب هستند و زمانهایی که جذاب نیستند. اگر شما به پشتیبانان اعتقاد دارید و آنها دیوانه کننده ترین چیزی هستند که تا کنون معامله شده اند اگر با مخالفان آنها موافق باشید ، پتانسیل واقعی در بیت کوین و سایر ارزهای رمزنگاری وجود دارد. من مطمئن نیستم که با کدام یک از استدلالی که من با آن بیرون آمده ام ، اما فهمیدم که این 3 قانون با توجه به این 3 قانون به من کمک کرده است که تصمیمات بهتری در مورد رمزنگاری بگیرم - آنها احتمالاً تصمیمات شما را به سمت محافظه کار معادله می کشند - اما من هستمتقریباً همیشه بیشتر در مورد حفظ سرمایه نسبت به نوسان برای نرده ها.
